اسلام منادی صلح و دوستی میان تمام انسان هاست و روابط انسان ها در زندگی اجتماعی بر پایه صلح و همکاری نیکوکارانه بشری استوار است.
صلح و امنیت دو اصلی که در کنار یکدیگر معنا می یابند. در سایه صلح و امنیت است که کرامت انسانی حفظ می شود و همکاری میان انسان ها همراه با مودت و مسالمت رقم می خورد و جامعه و مردم به سوی پیشرفت و علم رهنمون خواهند شد.
امروزه جهان تشنه و نیازمند صلح و امنیت است، اما متاسفانه چهره زیبای جهان توسط انسانهای جنگ طلب و متعصبان و اقتدارگرایان سیاست، سیاه و مکدر شده به طوری که بخشهای وسیعی از پیکر جهان اسلام در جنگ و آوارگی است و تخریب؛ زیربناهای زندگی مردم را فراگرفته است.
در جهانی که در آن دم از آزادی و دموکراسی و تمدن زده و دائما شعار حقوق بشر سر داده می شود، می بینیم که حقوق انسانها و تخریب فضای زندگی بشر به نابودی کامل کشیده شده و به هر دلیلی دست بشریت به قتل و خونریزی انسانها و تباهی اخلاقی مرد و زن و پیر و جوان آلوده شده است. انگیزههای جنگ و ناامنی در جهان چه ها که نکرده است. با تمام باور و اعتقاد میتوان گفت که هیچ سیل بنیانکن و حوادث تکان دهنده طبیعی تا کنون جهان را به میزان جنگهای دست بشر متضرر نساخته است. آمار و ارقام ذیل حکایت کوتاهی از خسارات جنگ ها برای بشریت است:
در جنگ جهانی دوم بر اساس برآوردها، 56 تا 85 میلیون نفر، در جنگ آزادی بخش کشور بنگلادش در سال 1971 حدود سه میلیون نفر، در جنگهای داخلی نیجریه بین سالهای 1967 تا 1970 بیش از یک میلیون و 700 هزار نفر و در جنگ ایران و عراق بین سالهای 1980تا 1988حدود 564 هزار نفر کشته شدند.
برای رسیدن به صلح و امنیت نخست باید به حق حیات و آزادی بشر اعتراف کرد و به خودکامگی، توسعهطلبی، کشورگشایی و دست درازی به حقوق و ثروت و استقلال کشورهای دیگر خاتمه داد و با امر به معروف و نهی از منکر، برای گسترش عدالت و امنیت جهانی اقدامات با حکمت و عقلانی را فراهم کرد و برای آزادیهای مذهبی، دینی و سیاسی با دیگران به فرهنگ گفت و گو و مجادله احسن پرداخت و برای نشر ارزشهای فکری و حقانیت دینی و مذهبی خود، از زور و استبداد و خشونت پرهیز کرد.
صلح جویی و صلح طلبی را از صدر اسلام تا کنون، می توان مشاهده کرد. پیامبر اسلام (ص) فرمود: ما آمدهایم تا بشر را از ذلت و تاریکی نجات دهیم و در قرآن نیز هیچگاه غیر از موارد دفاع، دعوت به جنگ و خونریزی با کسی نمیکند، بلکه انسانها را به پرهیز از جنگ و آدمکشی و صلح و امنیت دستور میدهد.
قرآن؛ کشتن یک انسان را مساوی با کشتن تمام مردم معرفی میکند و حیات بخشیدن به یک شخص را به منزله حیات تمامی مردم میشمارد، پس چگونه ممکن است دین اسلام در قتل عام انسانها بیتفاوت بماند؟ از دیدگاه اسلام، حرمت قتل انسانها، در قتل کافر و مسلمان یکسان است و بلکه اسلام پیروان خود را تشویق به نیکی در مورد کسانی میکند که آنها با خدا عنادی ندارند. کسانی را که اقدام به کشتن و آوارگی کسی نکرده اند، به مسالمت و صلح جهانی دعوت میکند و مسلمانان را به نیکی با آنها امر میکند.
یکی از روشهای رسیدن به امنیت و صلح جهانی از دیدگاه اسلام و منظر دین، پرهیز از ریختن خون انسانها به بهانههای مختلف است، اسلام به همین جهت از کشتن انسانها جلوگیری میکند، زیرا هرگاه خونی به زمین بریزد، دیگر هرگز نباید به برقراری صلح و امنیت جهانی امیدوار بود.
خداوند بزرگ خواست خود را در امر صلح و امنیت با فرستادن پیامبرانی به نمایش میگذارد که هر کدام آنها الگوی مسالمت و صلح و اسوه امنیت و آرامش برای تمامی بشریت بودهاند، این پیامبران الهی مانند؛ حضرت عیسی(ع)، ضرت موسی (ع)، حضرت محمد(ص) و حضرت ابراهیم(ع) و همه انبیا را خداوند، رحمة للعالمین فرستاده است.
بنابراین، اساس اسلام بر صلح نهاده شده و از صلح گرفته شده است: ( فلا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مومنا). سوره نساء آیه- ۹۴، هرگاه کسی دستش را به علامت صلح بالا میکند، اسلام از او میپذیرد و اقدامش را نیکو میشمارد و در این باره بهانهگیری نمیکند.
اسلام در امر صلح و امنیت به سراغ بهانه میرود تا از آتش جنگ و خونریزی کاسته شود.
حضرت علی(ع) که تجسم عینی اسلام است، برای حاکم خود میفرماید: مالک! مواظب باش که مردم دو طایفه اند: آنها یا برادران دینی تو میباشند و یا همانند تو انسان هستند. مبادا به کسی از جانب تو ستمی روا داشته شود.
به امید آن روز که در سراسر جهان هستی صلح و آرامش بر قرار شود.
محدثه ملک
کارشناس سازمان امداد و نجات
پایگاه اطلاع رسانی جمعیت هلال احمر
9/27/2018 4:19:01 PM